کد خبر : 4919

فشار قبر به چه معناست

بـدن بـرزخـى یـا قـالب مـثـالى کـه روح پـس از مـرگ در آن قـرار مـى گـیـرد از لحـاظ شـکـل و قـیـافه و صورت شبیه بدن دنیایى است ولى وزن و جرم ندارد.

به گزارش ورنداز :

کتاب «معاد استدلالی» اثری از مرکز تحقیقات اسلامی است که در 15 بخش به موضوع معاد پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور شما علاقمندان می گردد.

* بـرزخ

انـسـان پـس از مرگ وارد عالم دیگرى مى شود که در قرآن کریم با واژه برزخ و در روایات گاهى به همین نام و گاهى به نام «عالم قبر» از آن یاد شده است .

برزخ در لغت، فاصله میان دو چیز را گویند.

چـون عـالم بـرزخ فـاصـله مـیـان دنـیـا و آخـرت اسـت و ایـن دو را بـهـم وصل مى کند از این رو، آن را برزخ مى نامند.

تـوضـیح آن که انسان پس از مرگ بلافاصله وارد عالم قیامت نمى شود؛ بلکه یک عالم خاصى (برزخ) را طى مى کند تا هنگامى که قیامت برپا شود، و پس از آن وارد عالم قیامت مى شود. در کـتـب تفسیر و روایت و نیز آثار اندیشمندان اسلامى به طور گسترده درباره برزخ بحث شده است .

شهید مطهرى درباره عالم برزخ مى گوید:

((مـطـابـق آنـچـه از نـصـوص قـرآن کـریـم و اخـبـار و روایـات مـتـواتـر و غـیـر قـابـل انکارى که از رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع) رسیده است، استفاده مى شود که هیچ کس بـلافـاصـله پـس از مـرگ وارد عـالم قـیـامت کبرى نمى شود، ... هیچ کس در فاصله مرگ و قیامت کـبـرى در خـامـوشـى و بـى حـسـى فـرونـمـى رود؛ یـعـنـى چـنـیـن نیست که انسان پس از مردن در حال شبیه به بیهوشى فرو رود و هیچ چیز را احساس نکند، نه لذتى داشته باشد و نه المى، نـه سرورى داشته باشد و نه اندوهى، بلکه همه چیز را حس مى کند، از چیزهایى لذت مى برد و از چیزهاى دیگر رنج».

* قرآن و مسأله برزخ

در آیـات مـتـعـددى از قـرآن، بـرزخ و زنـدگـى برزخى مطرح شده است. یعنى قرآن علاوه بر اصل مسأله برزخ، درباره نوعى حیات پس از مرگ و خصوصیات آن مانند ادراک، گفت و شنود، احساس رنج و لذت سخن مى گوید. از جمله مى فرماید:

((حـَتـّى اِذا جاَّءَ اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونَِ لَعَلّى اَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ کَلاّ اِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ اِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ))

چون مرگ یکى از آنها در رسد، گوید: پروردگارا! مرا بازگردان، شاید در مورد آنچه ترک کرده ام، عملى شایسته کنم. هرگز! این سخنى است که وى گوینده آن است پیش رویشان حائلى (برزخ) هست تا روزى که برانگیخته شوند.

((وَ لا تـَحـْسـَبـَنَّ الَّذیـنَ قـُتـِلوُا فـى سـَبـیـلِ اللهِ اَمـْواتـاً بـَلْ اَحـْیـاءٌ عـِنـْدَ رَبِّهـِمـْ یُرْزَقُونَ))

کـسـانـى را که در راه خدا کشته شده اند، مرده نپندارید، بلکه آنان زندگانند، نزد پروردگار خویش روزى داده مى شوند.

مقصود آن است که پس از مرگ ، شهیدان حیات برزخى دارند و در نعمت به سر مى برند.

((قالوُا رَبَّنا اَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ اَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ اِلى خُروُجٍ مِنْ سَبیلٍ))

گویند پروردگارا ما را دوبار میراندى و دو بار زنده کردى ، پس ما به گناهان خویش اعتراف داریم ، آیا راهى به سوى بیرون رفتن از عذاب هست؟

دو مـرگ و دو زنـدگـى حـاصـل نـمـى شـود؛ مـگـر آنـکـه قائل به حیات برزخى شویم .

(( ... وَ حـاقَ بـِالِ فـِرْعـَوْنَ سـُوءُ الْعـَذابَِ اَلنـّارُ یـُعـْرَضـُونَ عـَلَیـْها غُدُوّاً وَ عَشِیّاً وَ یَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ اَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ اَشَدَّ الْعَذابِ))

آن عـذاب سـخـت فـرعـونـیـان را در مـیـان گرفت . آتشى که هر صبح و شام بر آن عرضه مى شـونـد و روزى کـه رسـتـاخـیز برپا شود (گفته مى شود) فرعونیان را در شدیدترین عذاب داخل کنید.

قـرآن دو گـونـه عـذاب بـراى فـرعـونـیان ذکر مى کند. یکى پیش از قیامت که از آن به ((سوء العـذاب)) تـعـبـیر شده است، روزى که دو بار بر آتش عرضه مى شوند، بى آنکه به آن در آیـنـد. دوّم پـس از برپایى قیامت که به آن ((اَشَدَّ الْعَذابِ)) گفته مى شود، فرمان مى رسد که آنها را به آتش اندازید. عذاب اول مربوط به عالم برزخ است .

یک نمونه تاریخى براى عالم برزخ: در جنگ بدر، برخى از کشتگان کفار را در چاهى ریختند. پـیـامـبـر (ص) بـه آنـجـا رفـت و بـه کـشـتگان خطاب کرد: اى کافران! همسایگان بدى براى رسـول خـدا بـودیـد، او را از خـانـه خـویـش راندید و از در دشمنى و جنگ با او در آمدید، من وعده پـروردگـارم را درسـت یـافـتـم . آیـا شـمـا نـیـز وعده پروردگارتان را بحق یافتید؟ عمر به رسول خدا گفت: اى رسول خدا، اینان، بدنهایى بى جان بیش نیستند، چگونه با آنها سخن مى گویید؟ رسول خدا (ص) فرمود: بس کن اى پسر خطاب ، سوگند به خدا تو شنواتر از آنان نیستى ، چون برخیزم فرشتگان عذاب با گرزهاى آهنین بر سرشان مى کوبند.

از ایـن مـطلب استفاده مى شود که انسان پس از مرگ به گونه اى دیگر زنده است ، و در عالمى که قرآن از آن به عالم برزخ تعبیر مى کند زندگى جدیدى را آغاز مى کند.

* رخدادهاى عالم برزخ

در روایات بسیارى از پیامبر و ائمه (ع) مسائل عالم برزخ مورد بحث و بررسى قرار گرفته اسـت . گـرچـه پرداختن به همه آن مسائل و تبیین آنها در این درس میسر نیست ، لیکن براى داشتن درک درسـتـى از زنـدگـى انـسـان در عـالم بـرزخ پـیـرامـون بـرخـى مـسـایـل آن ، از جمله بدن برزخى ، مراد از قبر، و این که آیا مراد از عالم برزخ و عالم قبر همین گـودال خـاکـى اسـت کـه بـدن مـیـّت در آن جـاى مـى گـیـرد؟ و نـیـز دربـاره سـؤال و فشار قبر و تجسم اعمال در آن اشاره کوتاهى مى کنیم .

* بدن برزخى

ایـن را مـى دانـیـم کـه انـسـان تـرکـیـبـى از روح مجرد و بدن خاکى است ، و منشأ همه ادراکات و افـعـال نـیز روح آدمى است، و بدن ابزارى مادى براى ادراک و فعالیت روح مى باشد. چنانچه در آیات قرآن آمده، روح بعد از مرگ نمى میرد و به سوى خدا باز مى گردد.

امـا بـدن بـرزخـى یـا قـالب مـثـالى کـه روح پـس از مـرگ در آن قـرار مـى گـیـرد از لحـاظ شـکـل و قـیـافه و صورت شبیه بدن دنیایى است ولى وزن و جرم ندارد. مانند هنگامى که خواب مـى بـیـنـیـم ؛ هـمـیـن بـدن بـا هـمـه تـوانـایـیـ هـا و ادراکـات آن وجـود دارد؛ امـا جـنـبـه مـادى آن فـعـال نـیـسـت؛ تـازه انـسـان گـاهـى در خـواب، قـویـتـر از بـیـدارى عـمـل مـى کـنـد، چـون بـه کـارهـاى بـزرگـى دسـت مـى زنـد کـه در حال بیدارى از او ساخته نیست! بنابر آنچه در روایات آمده انسان با بدن برزخى لذات و آلام جسمانى را احساس مى کند.

* مقصود از قبر در روایات چیست؟

واقـعـیـت ایـن اسـت کـه عالم برزخ و آنچه که در قبر بر انسان مى گذرد و جزئى از عالم غیب و مـلکوت این جهان است ، و اطلاعات و آگاهی هاى ما از آن عالم همان مقدارى است که پیشوایان معصوم در اخبار و روایات فرموده اند.

در ایـن راسـتـا، بـه فـرمـوده علامه مجلسى بنابر آنچه از روایات بر مى آید، مراد از قبر در بـیـشـتـر روایـات جایگاه روح انسان در عالم برزخ است. بنابراین، عالم قبر در واقـع هـمـان عـالم بـرزخ اسـت. اگـر چـه بـدن شـخـص در حـفـره و گودال خاکى دفن مى شود.

عـمـرو بـن یـزیـد مـى گـویـد: از امـام جـعـفر صادق (ع) پرسیدم: برزخ چیست؟ امام در پاسخ فرمود:

((قبر است از آن هنگام که مى میرد تا روز قیامت .))

بـنـابـرایـن روشـن شـد کـه مـراد از قـبـر هـمـیـن گـودال خـاکـى مـحـل دفـن بدن میت نیست ، و نیز روشن شد این که در روایات سخن از عذاب قبر و فشار قبر به مـیـان مـى آیـد بـه ایـن مـعـنا نیست که دیوارهاى قبر از دو طرف بهم نزدیک شوند، و بدن میت را بـفـشـارنـد، بـلکـه ایـن فـشـار، عذابى است که در ماوراى این عالم ماده دامنگیر متوفى مى شود، گـرچـه مـمکن است فشار وارد بر روح موجب فشار بر بدن نیز گردد. براى همین ممکن است حتى اشخاصى که در قبر خاکى دفن نشوند، فشار قبر داشته باشند، شبیه کسانى که شب در بستر آرام خـوابـیـده انـد؛ ولى در اثـر خـواب هولناکى که دیده اند فشار سختى بر بدنشان وارد مى شود!

شـخـصـى از امـام صـادق (ع ) پـرسید آیا کسى که بر دار آویخته شده عذاب قبر دارد؟ حضرت فرمود:

((خـداى زمـین خداى هوا هم هست ، پس خداوند به هوا امر مى کند تا او را بفشارد فشارى شدیدتر از فشار قبر.))

* سؤال قبر

از جـمـله رخـدادهاى مهم و حتمى عالم برزخ سؤ ال دو فرشته ((نکیر)) و ((منکر)) است . از گفتار بـزرگـان عـلمـا بـر مـى آیـد کـه سـؤ ال نـکـیـر و مـنـکـر حـقـیـقـت غـیـر قابل انکار است .

شیخ صدوق مى فرماید: ((اعـتـقـاد مـا در پـرسش هاى در قبر این است که آن حق بوده و ناچار به پذیرش و باور آن هستیم .))

روایات در این زمینه زیاد است ، از جمله آن ، امام جعفر صادق (ع ) فرمود:

((مـَنْ اَنـْکـَرَ ثـَلاثـَةَ اَشـْیـاءَ فـَلَیـْسَ مـِنْ شـیـعـَتـِنـا: اَلْمـِعـْراجُ، وَالْمـَسـْاءَلَةُ فـِى الْقَبْرِ،وَالشَّفاعَةُ))

هـر کـس سـه چـیـز را انـکـار کـنـد از شـیـعـیـان مـا نـیـسـت : مـعـراج ، سـؤ ال در قبر و شفاعت .

امـّا دربـاره ایـن کـه از چـه کـسـانـى در عـالم بـرزخ سـؤ ال و پرسش مى شود؟ امام محمد باقر(ع ) فرمود:

((لا یُسْئَلُ فِى الْقَبْرِ اِلاّ مَنْ مَحَضَ الاْیمانَ مَحْضاً، اَوْ مَحَضَ الْکُفْرَ مَحْضاً، فَقُلْتُ لَهُ: فَسائِرُ النّاسِ؟ فَقالَ: یُلْهى عَنْهُمْ))

در قـبـر سـؤ ال نـمـى شـود مـگـر کـسـى کـه ایـمـان (خـود) را خـالص و کـامـل کـرده ، و یـا کـفر (خود) را خالص و کامل کرده باشد؛ (راوى گوید:) از امام پرسیدم : پس سایر مردم چى؟ فرمود: به حال خود رها مى شوند.

بـنـابـر گـفـتـه عـلامـه مـجلسى در رابطه با این حدیث ، از مستضعفین متوسط میان ایمان و کفر خـالص سـؤال نـمـى شـود. امـا شـهـیـد، سـؤ ال قبر ندارد، زیرا به فرموده پیامبر اکرم (ص) برق شمشیرها بر بالاى سرش براى امتحان او کـافـى اسـت. راجـع بـه ایـن کـه از چـه چـیـزهـایـى در قـبـر سـؤال مـى شـود؟ آنـچـه از اخـبـار صـحـیـح و مـسـتـفـیـض بـدسـت مـى آیـد ایـن اسـت کـه از اصـول اعتقادات سؤال و پرسش مى شود. و از برخى روایات نیز برمى آید که از بعضى اعمال مهم فروع دینى هم سؤال مى شود. چنانچه امام جعفرصادق (ع ) مى فرماید:

((یُسْأَلُ الْمَیِّتُ فى قَبْرِهِ عَنْ خَمْسٍ: عَنْ صَلاتِهِ وَ زَکاتِهِ، وَ حَجِّهِ وَ صِیامِهِ، وَ وَلایَتِهِ اِیّانا اَهْلَ الْبَیْتِ ... ))

از میت در قبرش راجع به پنج چیز سؤ ال مى شود: از نمازش ، و زکاتش ، و حجّش ، و روزه اش و ولایت ما اهل بیت (ع ) ... .

* تجسم اعمال

یـکـى از مـسـایـلى کـه در رابـطـه بـا عـالم بـرزخ (و قـیـامـت) مـطـرح اسـت تـجـسـم اعـمـال و اعـتـقـادات آدمـى مـى بـاشـد. در ایـن رابـطـه حـکـما و متکلمان اسلامى مى گویند که میان عـمل و جزا رابطه علىّ و معلولى ، و بلکه بالاتر، رابطه عینیت و اتحاد وجود دارد؛ یعنى آنچه کـه در آخـرت بـه عـنـوان پـاداش یـا کـیـفـر بـه نـیـکـوکـاران و بـدکـاران داده مـى شـود تجسم عـمـل آنـهـاسـت ؛ نـعـیـم و عـذاب آنـجا همین اعمال نیک و بد است ، که وقتى پرده کنار رود تجسّم و تمثّل پیدا مى کند؛ تلاوت قرآن صورتى زیبا مى شود و در کنار انسان قرار مى گیرد؛ غیبت و رنجانیدن مردم به صورت خورش سگان جهنم در مى آید و ...!

امام جعفر صادق (ع) مى فرماید:

((چون مؤمن را در قبر نهند از قبر او درى بسوى بهشت گشوده مى شود و مردى بسیار زیبا روى از آن خارج مى شود و نزد مؤمن مى آید. شخص مؤمن به او مى گوید: تو کیستى که من زیباتر از تـو را هـرگـز نـدیـده ام؟! جـواب مـى دهـد: مـن انـدیـشـه نـیـک و عمل صالح تو هستم ... و چون کافر را در گور نهند مردى زشت چهره نزد او مى آید. کافر از او مى پرسد: تو کیستى که هرگز زشت تر از تو ندیده ام ؟ جواب مى دهد: من کردار زشت و افکار پلید تو هستم ....)).

 

منبع خبرگزاری حوزه
ارسال نظر

نظرات کاربران
  • ناشناس

    کس نامده زان جهان که پرسم ازو.. کز حال مسافران دنیا چون شد

آنچه دیگران میخوانند :
تبلیغات متنی