شعر کودکانه سیزده بدر

زمزمه بهارو باز تو گوش گلدونا بخون
  خورشید مو طلایی رو صدا بزن از آسمون
  یادت باشه قشنگه تموم روزهای خدا
  شکوفه های تازه رو بریز تو آب چشمه ها
  سبزه رو از سفره بگیر
 ماهی را با خودت بیار
  وقتشه بیرون بزنیم
  سیزدهمین روز بهار
 سیزده بدر سیزده بدر
  کوه و کمر دشت و دمن
 آرزوهاتو مو به مو به سبزه ها گره بزن
  سبزه رو از سفره بگیر
 ماهی را با خودت بیار
 وقتشه بیرون بزنیم
سیزدهمین روز بهار

*****شعر کودکانه سیزده به در*****

سیزده نوروز
میریم به صحرا
اونجا می بینیم
گل های زیبا
رو سبزه ها می شینیم
طبیعت را می بینیم
از اون گل های زیبا
چندتا دونه می چینیم
به سبزه های مهربون
آرزوهامون را می گیم
چندتا گره به سبزه ها
با لب خندون می زنیم
بیا کنار سبزه ها
با هم بخونیم این دعا:
خدا کنه سال جدید
برای او برای ما
باشه پر از عشق و امید
باشه پر از صلح و صفا

*****شعر زیبای کودکانه سیزده به در*****

می رویم سیزده بدر
دسته به دسته
میبندیم بارو بنه
بسته به بسته
خیلی داره مزه
گره زدن به سبزه
خرم و خوش می دویم
روی چمن ها
پشت هم مثل دوی
آهوی صحرا
خیلی داره مزه
گره زدن به سبزه

*****شعر کودکانه درباره سیزده به در*****

عید آمد و تمام شد
سیزده بدر شروع شد
گرده زدم سبزه را
بهار به دیدن او
رفت و گرفت سبزه را
سبزه به دست بهار
با شوغ دیدار آب
در آب رود رها شد
سیزده تون به در شد

۶