کد خبر : 30292

تجاوز جنسی | تجاوز جنسی شوگر مامی

سگ می‌شدم، قلاده بسته بود بهم و چهار زانو روی سرامیک راه می‌رفتم و با هر شلاق پارس می‌کردم»، «روی بدنم شمع می‌سوزوند»، «دیدم که داره روی صورتم ادرار می‌کنه

به گزارش ورنداز :

 تجاوز جنسی شوگر مامی

باتلاقی به اسم شوگرمامی

«سگ می‌شدم، قلاده بسته بود بهم و چهار زانو روی سرامیک راه می‌رفتم و با هر شلاق پارس می‌کردم»، «روی بدنم شمع می‌سوزوند»، «دیدم که داره روی صورتم ادرار می‌کنه»

تجربه یکی از افرادی که از کانال‌های تلگرامی به یک شوگرمامی معرفی شد رو بببنید!

نوشین کلاته خبرنگار و دبیر سرویس

منبع سربازان گمنام
ارسال نظر

نظرات کاربران
  • ناشناس

    حقت بود

  • ناشناس

    وقتی کار و ازدواج نیست جوان های بدبخت مجبور به این کار ها میشوند

آنچه دیگران میخوانند :
تبلیغات متنی