حمیدرضا نعمتی نمیدانم چه کسی هستم |صحبت های عجیب بازیگر پیشکسوت

بارها به این عکس نگاه کرده ام ،از نجابت یک هنر و حرفه چه میتوان گفت 

وقتی به پاکی وجود دوستانم ،به لبخند هایشان،نگاهشان و هدف مشترکشان که میخواهند لحظاتی بعد جهانی ناشناخته را در برابر دیدگان تماشاگران به تصویر بکشند حیرت کرده و در برابر این شکوه تعظیم میکنم.

تئاتر و هنر و نمایش برای من مثل نیاز یک ماهی به  آب است .با تئاتر به سفر در زمان میپردازم .انسان های زیادی را کشف میکنم.و درک میکنم فرصت اندکی را که برای دانستن در اختیار دارم‌.

آقای فرهاد آئیش میگفت :من زمانی که در قالب یک کاراکتر بازی میکنم میدانم کی هستم و کاری نمیکنم ،و خودم که هستم نمیدانم کی هستم.

دنیای عجیبی است دنیای نمایش .هر چه کار کردن در آن سخت تر میشود دوست داشتنی تر میشود از رنجی که میبری زیبا میشوی و این جهان بی مرز رمز هاست.

از تیاتر سپاسگذارم برای چیزهایی که بی دریغ به من بخشید .

نمایش بلوط های تلخ