کد خبر : 14106

تجاوز | تعرض | تجاوز خواستگار | تجاوز به دختر جوان | پیشنهاد ازدواج دروغین

دختر جوان در حالی پسر مورد علاقه‌اش را به تعرض متهم کرده که این پسر اتهامش را رد می‌کند.

به گزارش ورنداز :

322

ثریا وقتی ۵ ساله بود پدرش را از دست داد. او روزگار سختی را گذراند و حالا مدعی است دل بستن به پسری جوان او را به قعر سیاهی برده است. شکایت ثریا از پسری است که روزی قرار بود با او ازدواج کند. او حالا سهیل را متهم به تعرض کرده است. دختر جوان داستان زندگی‌اش را شرح داده است:

چه مدتی بود که با هم رابطه داشتید؟

3 سال بود که با هم در ارتباط بودیم. من سهیل را دوست داشتم و فکر نمی‌کردم تا این حد آدم کثیفی باشد!

خودت می‌گویی سه سال با هم رابطه داشتید.

او به من ابراز علاقه کرده بود و می‌گفت می‌خواهد با من ازدواج کند. من هم قبول کرده بودم. قرار بود با هم ارتباط داشته باشیم و همدیگر را بیشتر بشناسیم، اما او به من تجاوز کرد!

*چطور به تو تجاوز کرد؟

من را به خانه‌اش دعوت کرد و آنجا چیزی به من خوراند که نمی‌دانم چه بود، بعد به من تعرض کرد.

*چطور شد که وارد خانه سهیل شدی؟

من را به خانه‌اش دعوت کرد و گفت خواهرش هم هست، اما به من دروغ گفته بود کسی در خانه نبود. بعد هم به من آب‌میوه داد و وقتی بیهوش شدم تعرض کرد.

*شما 3 سال با هم ارتباط داشتید در این مدت چیزی از سهیل ندیده بودی که تو را مشکوک کند؟

نه. هیچ چیز از او ندیدم من واقعاً به او اعتماد داشتم.

*از زمان تعرض تا شکایت مدت زیادی گذشته است. چرا دیر اقدام کردی؟

به من قول ازدواج داده بود، اما از یک هفته بعد از تعرض دیگر جواب تلفن من را نداد.

*سهیل ادعا کرده تو دنبال او بودی و اینکه او به سراغ تو آمده دروغ است.

این‌طور نیست. البته قبول دارم من خیلی تنها بودم و به سهیل اعتماد زیادی کردم و این اشتباه بود، اما واقعیت این است که سهیل به من پیشنهاد داد.

*چرا تنها بودی؟

من وقتی ۵ ساله بودم پدرم را از دست دادم. مادرم با مرد دیگری ازدواج کرد و از او صاحب فرزند شد. من دیگر در آن خانه جایی نداشتم. بعد از دیپلم هم از خانواده مادرم جدا شدم و تنها زندگی می‌کردم به همین خاطر هم وقتی سهیل به من پیشنهاد دوستی داد بدون فکر قبول کردم و خیلی زود به او دل بستم. او هم از من سوءاستفاده کرد.

*سهیل ادعای تو را رد کرده و مدرک محکمه‌پسندی هم نداری.

من دروغ نمی‌گویم. پیامک‌های ما هست و به دادگاه ارائه داده‌ام. او بود که من را بیهوش کرد و خودش در پیامکش گفته است که این کار را قبول دارد.

*با سهیل کجا آشنا شدی؟

در یک بوتیک آشنا شدم. من به عنوان مشتری وارد مغازه شدم او هم فروشنده بود و بعد هم به من پیشنهاد داد و با هم دوست شدیم.

*نمی‌خواهی گذشت کنی؟

آینده‌ام خراب شده سهیل هم گفته با من ازدواج نمی‌کند، چرا باید رضایت بدهم. او به من تعرض کرده است.

 

منبع فرتاک نیوز
ارسال نظر

آنچه دیگران میخوانند :
تبلیغات متنی