کد خبر : 1517

اجتماعی|حق طلاق

حق طلاق به زن که به تعبیر درست آن وکالت در طلاق زن است، این گونه است که زن با وکالتی که دارد و پس از انتخاب وکیل برای همسر، مهریه را در قبال طلاق خلع بذل می‌نماید ولی در ایام عده و بدون اطلاع زوج، به «مابذل» رجوع می‌کند.

به گزارش ورنداز :

حق طلاق چیست؟ و با کیست؟

همانطور که می دانید بر طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی و شرع، حق طلاق به دست مرد است. اما مرد می تواند اجرای حق خود در طلاق را به همسرش یا هر شخص دیگری وکالت دهد. و این توضیح ساده اصطلاح حق طلاق است.

نکته: اگر زوج (مرد) به زوجه (زن) وکالتنامه بلاعزل طلاق داده باشد حق طلاق مرد هنوز پابرجاست و شوهر هم می تواند برای طلاق از طرف مرد اقدام کند.

وکالت حق طلاق یا همان گرفتن حق طلاق به دو صورت است:

1 - اول این که به صورت شرط ضمن عقد در سند نکاحیه نوشته شود ( نمونه شرط وکالت طلاق ضمن عقد نکاح)

2 - دوم این که زوج (مرد) به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه می کند و وکالت در طلاق به همسرش یا دیگری بدهد .اگر زوج خارج از کشور باشد می تواند به سفارت یا کنسولگری ایران مراجعه کند و حق طلاق را به هر کس که تمایل داشته باشد اعطا کند. اما مورد شایع این است که مرد به همسرش وکالت در طلاق می دهد. ولی همانطور که گفته شد زوج می تواند این وکالت طلاق را به هر کس که بخواهد فرضا پدرش ، دوستش و یا همسرش واگذار کند.

نکته: وکالت طلاق بایستی حتما محضری می باشد یعنی در سند رسمی باشد. خواه ضمن سند ازدواج یا به صورت وکالتنامه طلاق محضری

شرایط داشتن حق طلاق و گرفتن مهریه

آنچه که در حق طلاق برای زن اهمیت دارد حدود اختیارات است. به عنوان مثال مرد می تواند از سردفتر بخواهد که در وکالت قید کند طلاق در قبال بذل (بخشیدن) تمام مهریه باشد و یا نه می تواند وکالت در طلاق را با بذل هر مقدار از مهریه یا غیر آن قرار دهد.لذا در خصوص این پرسش که اگر حق طلاق با زن باشد مهریه تعلق می گیرد؟ باید گفت که بستگی به حدود اختیارات وکیل در وکالت زن در طلاق دارد.وکالت برای طلاق اگر در ضمن عقد نکاح (سند ازدواج) شرط شده باشد، غیر قابل عزل از جانب مرد می باشد و اگر اعطای وکالت در طلاق در دفترخانه داده شده باشد می تواند بلا عزل و یا قابل عزل و یا مدت دار باشد که همه این موارد بستگی به مرد دارد که چه نوع وکالت در طلاقی بخواهد اعطا کند.

 

 حق طلاق

 

شروط 12 گانه ای که به زن حق طلاق میدهند:

1. زن می تواند از دادگاه تقاضای صدور طلاق کند، در صورت خودداری شوهر از دادن خرجی زن و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت 6 ماه.

2. دومین شرط ذکرشده در عقدنامه که به زن اجازه طلاق می دهد، بدرفتاری زوج است به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند.

3. سومین شرطی که باوجودآن زن اختیار طلاق دارد، بیماری خطرناک غیرقابل درمان مرد است در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد.

4. شرط چهارم دیوانه بودن مرد است درزمانی که امکان فسخ وجود ندارد.

5. پنجمین شرط مندرج در عقدنامه، اشتغال مرد به کاری است که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه بزند در این صورت زن می تواند تقاضای طلاق کند.

6. محکومیت شوهر به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر، یا به جزای نقدی که براثر ناتوانی از پرداخت، منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به 5 سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد نیز یکی دیگر از شروط ضمن عقد نکاح است که به زن امکان مطلقه شدن را می دهد.

7. ابتلا زوج به هرگونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خللی وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد، فروش اثاثیه منزل و وارد نمودن ضرر به سلامت جسمی و روحی زن و فرزند شود.

8. چنانچه زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا اینکه 6 ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت کند، زن می تواند با مراجعه به دادگاه و بدون حضور شوهر طلاق خود را ثبت کند.

 

9. ازجمله مواردی که دادگاه تقاضای زن را برای طلاق می پذیرد و در عقدنامه نیز ذکرشده، محکومیت قطعی زوج براثر ارتکاب به جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر است که مغایر باحیثیت و شئون خانوادگی زن باشد تشخیص این امر نیز با توجه به وضع و موقعیت زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.

10. دهمین شرط از شروط دوازده گانه عقد نکاح، بچه دار نشدن مرد پس از گذشت 5 سال از زندگی مشترک به جهت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر است که در این صورت زن می تواند تقاضای طلاق کند.

11. همچنین چنانچه زوج مفقودالاثر شود و ظرف 6 ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود نیز دادگاه حکم طلاق را صادر می کند.

12. آخرین شرطی که زوج در عقدنامه آن را امضا می کند و اختیار طلاق را به همسرش می دهد، ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر است که در صورت وقوع این مورد، زن حق طلاق را از مرد می گیرد.

زن علاوه بر شرایط مندرج در قباله ازدواج می تواند حق سکونت که اختیار تعیین محل سکونت را به زن واگذار می کند، حق تحصیل و حق اشتغال یا هر شرطی که مخالف اقتضای عقد نکاح نباشد را در سند ازدواج خود با توافق شوهر درج کند.

با تحقق یکی از شرایط دوازده گانه و اثبات آن در دادگاه، زن می تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و طی تشریفات قانونی نسبت به اجرای طلاق اقدام کند.
در مواردی هم اتفاق می افتد که مرد و زن بر سر داشتن حق طلاق زن بدون هیچ پیش شرطی رضایت دارند یا زنانی در پی دریافت این حق هستند که این مورد خارج از این دوازده شرط در صورتی محقق می شود که مرد در دفاتر استاد رسمی «وکالت در طلاق» را به زن بدهد که در این صورت زن هرزمانی و فارغ از هر پیش شرطی می تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند.

حق طلاق زن

 

مزایای حق طلاق برای زن

اگر حق طلاق با زن باشد، بدون نیاز به حضور شوهر در تمام مراحل و از طریق وکیل دادگستری می تواند با طلاق توافقی، به راحتی طلاق بگیرد.
به این صورت که مثلا اگر حق طلاق به زن داده شده باشد وکیل شوهر در مراجعه به وکیل دادگستری و امضا وکالتنامه اعطای وکالت و طی مراحل طلاق یا حدود مندرجات و اختیارات وکالتنامه محضری طلاق است.
پرسش دیگر اینکه آیا زن هم می تواند وکالت را به شوهر خود بدهد؟ (حق طلاق به مرد) یعنی عکس آنچه که در بالا گفته شد. در این مورد نیز مشکل حقوقی و قضایی وجود ندارد و زن می تواند با مراجعه به یکی از دفاتر اسناد رسمی به شوهر وکالت برای گرفتن وکیل به جهت مطلقه نمودن خود از قید زوجیت با وکالت بذل تمام یا قسمتی از مهریه را بدهد.
اگر چه که این وکالت کم دیده می شود ولی منع قانونی ندارد ولی مشکل این وکالت نامه ها که زوج، وکیل زوجه می شود، آزمایش بارداری یا بکارت است. که باز هم نیازمند حضور زوجه برای آزمایش بارداری و یا تست بکارت می باشد. معمولا این نوع وکالت زن در طلاق به شوهر یا شخص دیگر در مواردی است که زن خارج از کشور است. زوجه به سفارت ایران در کشور محل اقامت مراجعه می کند و وکالت برای طلاق تنظیم میکند.

چرا وقتی وکالت برای طلاق (حق طلاق) را داریم باید وکیل دادگستری داشته باشیم ؟

این را میدانیم که هرکسی می تواند برای امور حقوقی و اداری به دیگری وکالت محضری بدهد ولی وکالت در دادگاه مستلزم داشتن پروانه وکالت و تخصص است و اینگونه نیست که هرکس بتواند با اخذ وکالت در دفتر خانه از دیگری به جای او در دادگاه وکالت کند .
لزوما می بایستی وکالت به وکیل صلاحیت دار دارای پروانه وکالت باشد از این رو وقتی مثلا زن از شوهر وکالتنامه به طلاق دارد در واقع وکالت دارد که برای او وکیل دادگستری انتخاب کند.اما خود زوجه میتواند وکیل نداشته باشد چون اساسا داشتن وکیل اختیاری است ولی به کرات زوجه با وکالت برای طلاق به دفتر وکالت مراجعه کرده است و وکالتا از جانب شوهر و اصالتا از جانب خود دو وکیل انتخاب کرده است.
دو وکیل پایه یک متخصص انتخاب شده ظرف ۱۰ الی ۱۵ روز کاری بدون حضور زوجین گواهی عدم امکان سازش را اخذ می نمایند.

نکته: توجه داشته باشید که وکالت طلاق زوجه می تواند مشروط یا معلق باشد. در این صورت وکالت زوجه در طلاق مطلق نیست و به سرعت مراحل طلاق طی نخواهد شد . زوجه مجبور می شود که اولا در دادگاه اثبات کند که شرط ضمن سند وکالت محقق شده است و بعد از آن می تواند از وکالت اخذ شده از شوهر استفاده کند . به زبان راحت تر شرط گذاشتن نوعی سنگ اندازی است و از ارزش وکالت در طلاق (حق طلاق) می کاهد. بنابراین شرط های چاپ شده در سند ازدواج وکالت طلاق مشروط است.
 
 
نکته: در بعضی از شروط ضمن عقد نکاح بعضی از سر دفتر داران ناشی –به عمد یا به سهو – می نویسند که حق طلاق به زوجه داده شد. این عبارت کاملا غلط است به تعبیر عامیانه صرفا دلخوش کردن زوجه است و اثر حقوقی ندارد زیرا حق طلاق مرد قابل واگذاری نیست و فقط می شود به زوجه یا شخص دیگری در این خصوص وکالت داد .

شعبه ۳۰ دادگاه تجدید نظر استان تهران در دادنامه ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۳۰۰۱۸۶۱ مورخ ۱۳۹۱/۱۰/۱۱ رای شعبه ۲۶۱ خانواده تهران را به همین دلیل و به این استدلال که عبارت “زوجه شرط نموده که حق طلاق با او باشد و زوج قبول نمود”وکالت در طلاق محسوب نمیشود و واگذاری حق طلاق هم باطل است ، رای بدوی را نقص کرده است

منبع دلگرم
ارسال نظر

تبلیغات متنی