کد خبر : 6784

رفاه واقعی

ساده‌ترین تصور ما از داشتن رفاه، داشتن تمکّن مالی است اما پول به تنهایی نمی‌تواند تضمین‌کننده‌ی رفاه باشد. 

به گزارش ورنداز :

ساده‌ترین تصور ما از داشتن رفاه، داشتن تمکّن مالی است اما پول به تنهایی نمی‌تواند تضمین‌کننده‌ی رفاه باشد. 

رفاه واقعی، رفاه احساسی و هیجانی است.

 کودک باید عشق دریافت کند، چیزی که ممکن است در مجهزترین قصرها و اتاق‌های بهترین ویلاها یافت نشود.

رفاه یعنی این که والدین کودک همواره، به شیوه‌ای خلاقانه، در دنیای او حاضر باشند و با تمام وجود به ترس‌ها و نگرانی‌های فرزندان‌شان بپردازند و برای شنیدن آن‌چه کودک‌شان به زبان می‌آورد و آن‌چه که مشتاق است به زبان بیاورد اما هنوز جرئت‌اش را نیافته، گوش شنوا داشته باشند.

رفاه یعنی این که والدین به کودک‌شان نشان دهند که همواره از او، صرفا به خاطر بودن‌اش حمایت می‌کنند و نه به خاطر موفقیت‌های عجیب و غریبی که احیانا به دست آورده است. 

یعنی به او اطمینان دهند که حتی اگر کل دنیا علیه او باشد، آن‌ها طرف‌اش خواهند بود. 

یعنی به او بیاموزند که همه‌ی انسان‌ها، علی‌رغم خطاها و رفتارهای نادرست‌شان، مستحق درک و مهربانی هستند.

رفاه یعنی این که والدین کودک را از بدترین اضطراب‌هایشان و از تنش‌های مربوط به بزرگ‌سالان دور نگه دارند و محافظت کنند. یعنی درک کنند که هنوز سال‌های سال مانده تا فرزندشان آن‌قدر بزرگ شود که بتواند پیچیدگی‌های هستی را درک کند، و آن‌قدر بالغ و پخته باشند که اجازه دهند کودک به آرامی و سر فرصت بزرگ شود.

رفاه یعنی این که والدین در برابر کودک احساس بی‌ عیب و نقص بودن نکنند؛ یعنی این که آن‌قدر خود را در نظر فرزندشان دست‌نیافتنی جلوه ندهند که کودک یا آن‌ها را در قالب فرشته ببیند و یا در قالب شیطان. 

رفاه یعنی این که والدین یاغی‌گری‌های کودک را درک کنند و غیرواقع‌بینانه از او انتظار نداشته باشند که هم مطیع باشد و هم بچه‌ی خوبی.

رفاه یعنی این که والدین به جای تحمیل عقایدشان به کودک، آن‌ها را تشریح کنند.

رفاه یعنی این که والدین درک کنند که کودک‌شان در نهایت آن‌ها را ترک خواهد کرد و این موضوع نشانه‌ی استقلال اوست و نه خیانت کردن به آن‌ها.

همه‌ی این موارد، نمونه‌ی واقعی رفاه هستند که امروزه به همان اندازه‌ی رفاه مالی نایاب‌اند و البته اهمیت‌شان از آن بیشتر است.

 از ناکامی‌های کودکی گذر کردن

موسسه‌ی مدرسه‌ زندگی (زیر نظر آلن دوباتن)

مترجم: نادیا فغانی

منبع مجله دلتا
ارسال نظر

تبلیغات متنی